سرای خاموشان

سخن عشق و حقیقت از مجرای جان عارفان جهان

ادب عشق..

ادب عشق جمله بی‌ادبیست
امة العشق عشقهم آداب

مولانا


۰

ما نمی‌خواهیم ننگ و نام را

ساقیا برخیز و در ده جام را
خاک بر سر کن غم ایام را

ساغر می بر کفم نه تا ز بر
برکشم این دلق ازرق فام را

گر چه بدنامی ست نزد عاقلان
ما نمی‌خواهیم ننگ و نام را

باده در ده، چند ازین باد غرور
خاک بر سر نفس نافرجام را؟

دود آه سینه ی نالان من
سوخت این افسردگان خام را

محرم راز دل شیدای خود
کس نمی‌بینم ز خاص و عام را

با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یک باره برد آرام را

ننگرد دیگر به سرو اندر چمن
هر که دید آن سرو سیم اندام را

صبر کن حافظ به سختی روز و شب
عاقبت روزی بیابی کام را



۰
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان