سرای خاموشان

سخن عشق و حقیقت از مجرای جان عارفان جهان

عشق من او را لمس کرده است

Painting: The Memoirs of a Saint by Rene Magritte

پاهایش را می‌شویم، 
و به سیمایش نظر می‌افکنم؛
و در محضرش، بدنم، ذهنم، و هر چه که دارم را 
به عنوان پیشکش تقدیم می‌کنم.


چه روز مسرور‌کننده‌ایست 
روزی که معشوقم،
آن گنج من، 
به سرای من می‌آید!


هنگامیکه پروردگارم را می‌بینم،
 تمامی بدی‌ها
 از قلبم رخت بر می‌بندند.


"عشق من او را لمس کرده است؛
 قلب من در اشتیاق آن اسم اعظم است که حقیقت است."


بنابراین کبیر، این کمترین بندگان، آواز سر می‌دهد.


نقاشی: خاطرات یک قدّیس از رنه ماگریت
۱

بازی غیر قابل وصفِ سرچشمه

Looking for Eternity by Freydoon Rassouli

فام‌اش در تمامیِ اَشکالِ جهان موجود است
و جسم و ذهن را مسحور می کند.


آنانی که این مسئله را می دانند،
ماجرای این بازی غیر قابل وصفِ سرچشمه را می دانند.


کبیر می گوید: "به من گوش بده، برادر!
افراد زیادی نیستند که این نکته را دریابند."



فام = رنگ

تابلو: "در جستجوی ابدیت" اثر فریدون رسولی 
۰

چه کسی تو را گرفتار کرده است؟

Ecuadorean Die Catcher by Kevin Sloan

خویشتن، خویش را فراموش می کند
چنان یک سگ دیوانه در معبدی شیشه ای
تا سر حد مرگ پارس می کند؛
چنان شیری که شکلی در چاه می بیند،
بر تصویر می جهد؛
چنان فیلی فحل
عاجش را به تخته سنگی صیقلی می مالد.
میمون مشتی پر از شیرینی ها دارد
و نمی گذارد از کف برود. پس 
از خانه ای به خانه ای ور ور می کند.
کبیر می گوید، این طوطی بر دیرکی:
چه کسی تو را گرفتار کرده است؟


نقاشی: "تاس گیر اکوادوری" از کوین اسلون
🌿مطالب بیشتر را می توانید در کانال تلگرامی لامکان دنبال کنید.
۰
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان