سرای خاموشان

سخن عشق و حقیقت از مجرای جان عارفان جهان

این اسب قلندری نه هر کس تازد

این اسب قلندری نه هر کس تازد
وین مهره ی نیستی نه هر کس بازد
مردی باید که جان برون اندازد
چون جان بشود عشق ترا جان سازد


سنایی

۰

سخن، با خود توانم گفتن..

«سخن، با خود توانم گفتن، 
یا هر که خود را دیدم در او،
با او سخن توانم گفت.»


شمس تبریزی


۰

ای دوست همه جهانت دشمن بادا

در دست منت همیشه دامن بادا
وانجا که تو را پاست سر من بادا
برگم نبود که کس تو را دارد دوست
ای دوست همه جهانت دشمن بادا


سنایی


۰

در بند گره گشای می باید بود

در بند گره گشای می باید بود
گم ره شده رهنمای می باید بود
یک لحظه هزار سال می باید زیست
یک لحظه هزار جای می باید بود


عطار


۰
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان