سرای خاموشان

سخن عشق و حقیقت از مجرای جان عارفان جهان

با سینهٔ این و آن چه گویی غم خویش

با سینهٔ این و آن چه گویی غم خویش
از دیدهٔ این و آن چه جویی نم خویش
بر ساز تو عالمی ز بیش و کم خویش
آنگاه بزی به ناز در عالم خویش


سنایی

۰

شهود خاموشان..

شهود خاموشان ز چشم شوخ توست
شهنشه جانی، شکوه نام از تو

حلمی


۰
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان