دوشنبه ۵ مهر ۰۰
در کوی تو عاشقان درآیند و روند
خون جگر از دیده گشایند و روند
ما بر در تو چو خاک ماندیم مقیم
ورنه دگران چو باد آیند و روند
عراقی
با تو سخنان بی زبان خواهم گفت
از جملهٔ گوشها نهان خواهم گفت
جز گوش تو نشنود حدیث من کس
هرچند میان مردمان خواهم گفت
مولانا
بنای بیرونی هرگز سست و متزلزل نخواهد بود، اگر بنای درون قوی باشد.
مایستر اکهارت
عاشقان را عشق در جان و تن است
عشق امّا فارغ از پیراهن است
عشق را باید به جان سوزن کنی
ورنه سنجاق تن است و من من است
حلمی