سرای خاموشان

سخن عشق و حقیقت از مجرای جان عارفان جهان

پندهای سقراط

-او که با آنچه دارد راضی نیست با آنچه که می خواهد داشته باشد نیز راضی نخواهد بود. 
-زندگی بدون تجربه و رنج ها زندگی نیست.
-اعجاب آغاز خرد است.
-تمامی روح ها جاودانه اند. امّا روح درستکار، جاودانه و الهی ست.
-تحصیل دانش مانند روشن کردن شمع است، نه پر کردن ظرف.
-پیش از آغاز هر کاری از خودت بپرس: آیا درست است؟ آیا از روی مهر است؟ آیا ضرورت دارد؟

سقراط


۰

دل بی‌عشق چشم بی‌نور است

هر دلی کان به عشق مایل نیست
حجرهٔ دیو دان، که آن دل نیست

زاغ، گو: بی‌خبر بمیر از عشق
که ز گل، عندلیب غافل نیست

دل بی‌عشق چشم بی‌نور است
خود ببین حاجب دلایل نیست

بی‌دلان را جز آستانهٔ عشق
در ره کوی دوست منزل نیست

هر که مجنون شود درین سودا
ای عراقی مگو که عاقل نیست


۰

زبان واحد عشق

عالمان دینی ممکن است با هم نزاع کنند. امّا عارفان جهان به زبانی واحد سخن می گویند.

مایستر اکهارت


۰

نه در کعبه، نه در کایلاش

نه در کعبه است، نه در کایلاش. به جستجوی او نیازی به دور رفتن نیست. او که در همه جا در انتظار کشف شدن است، برای زن رختشوی و مرد نجّار دست یافتنی تر است تا برای مرد مقدّس خودبین.   

کبیر


۰

عشق حی است بی بقا و فنا

 هر کرا درد بی نهایت نیست
عشق را پس برو عنایت نیست

عشق شاهیست پا به تخت ازل
جز بدو مرد را ولایت نیست

عقل در علم عشق درمانَد
عشق را عقل و علم، رایت نیست

عشق را بوحنیفه درس نکرد
شافعی را در او روایت نیست

عشق حی است بی بقا و فنا
عاشقان را ازو شکایت نیست

سنایی


۰

موسیقی

سوداییان موسیقی را خوش دارند و ماتم زدگان از آن بیزارند. امّا برای کران هیچ توفیری ندارد.


اسپینوزا


۰

در بند گره گشای می باید بود

در بند گره گشای می باید بود
گم ره شده رهنمای می باید بود
یک لحظه هزار سال می باید زیست
یک لحظه هزار جای می باید بود


عطار


۰

کمال اعلاء

حقیقت، کمال اعلاست. اگر خداوند بخواهد خود را بر بشر مرئی بسازد، برای جسمش نور و برای روحش حقیقت را برمی گزیند.


فیثاغورث


۰

تا معرفت، غلاف

این طریق را چگونه می‌باید؟ این همه پرده‌ها و حجاب‌ گرد آدمی درآمده!
عرش غلاف او، کرسی غلاف او، هفت آسمان غلاف او، قالب غلاف او، روح حیوانی غلاف.
غلاف در غلاف و حجاب در حجاب! تا آنجا که معرفت هست، غلاف است و دیگر هیچ نیست.

شمس تبریز


۰

بیرون جهان همه درون دل ماست

بیرون جهان همه درون دل ماست
این هر دو سرا، یگان یگان منزل ماست
زحمت همه در نهاد آب و گل ماست
پیش از دل و گل چه بود آن منزل ماست

سنایی 



۰

معنی انتقام خدا

آنچه شایسته نیست به آرزو مخواه، و بدان که انتقام  خدا از بنده، به خشم بی رحمانه و بی حرمتی و سرزنش نبُود، بلکه به متحول کردن و ادب کردن از فرط  عشق باشد. 

افلاطون


۰

من بی تو دمی قرار نتوانم کرد

من بی تو دمی قرار نتوانم کرد
احسان ترا شمار نتوانم کرد
گر بر تن من زبان شود هر مویی
یک شکر تو از هزار نتوانم کرد

ابوسعید ابوالخیر


۰

هر جان که بدان سرّ معمّا نرسید

هر جان که بدان سرّ معمّا نرسید
در شیب فرو رفت و به بالا نرسید
بیچاره دل کسی که از شومی نفس
در قطرگی افتاد و به دریا نرسید

عطّار


۰

کار طبیعت و خداوند

طبیعت از کودک مردی و از تخم پرنده ای می سازد.
خداوند مرد را قبل از کودک و پرنده را قبل از تخم می آفریند. 


مایستر اکهارت


۰
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان