سرای خاموشان

سخن عشق و حقیقت از مجرای جان عارفان جهان

مشعل در دست من است

من خانه ی خویش به آتش کشیده ام
مشعل در دست من است.
اینک خانه ی هر که را که می خواهد مرا دنبال کند
به آتش خواهم کشید. 


کبیر

۳

آه کبیر چه بی قرار است همه وقت!

تن و ذهن من فسرده است 
زیرا تو با من نیستی.
چقدر دوستت می دارم و در خانه ام می خواهمت!
وقتی می شنوم مردم مرا فدایی تو می خوانند
شرم آگین به کناری می نگرم
چرا که می دانم ما هرگز دیدار نکرده ایم.
پس این عشق من بهر تو چیست؟
من به غذا نمی اندیشم، 
مرا اعتنایی به خواب نیست، 
من در درون و بیرون بی قرارم. 
عروس، محبوب خویش را می خواهد
چنانکه تشنه لبی آب را. 
چطور می توانم کسی را بیابم
که پیغام مرا به "میهمان" برساند؟
آه کبیر چه بی قرار است همه وقت!
چقدر که می خواهد "میهمان" را ملاقات کند! 

۰

به دنبال من می گردی؟

به دنبال من می گردی؟
من کنار تو هستم
شانه ی من مقابل توست
مرا در گنبد و بارگاه نخواهی یافت
نه در زیارتگاههای هند
نه در کنیسه‌ی یهود
نه در کلیسای جامع
نه در مراسم عشای ربانی
نه در نغمه سرایی مذهبی
نه در پاهای پیچ داده شده دور گردن
نه در گیاهخواری
وقتی واقعاً برای من جستجو کنی
فوراً مرا میبینی
مرا در کوچکترین خانه خواهی یافت
کبیر میگوید: شاگردان به من بگویید خدا چیست؟
او نفَس درون نفَس است.


کبیر

۰

همه چیز به وقتش!

آرام باش، ای ذهن!
همه چیز به وقتش!
باغبان اگر صد سطل هم آب پای درخت بریزد
میوه تنها به فصلش می رسد!


کبیر

۱

سرزمینی ست که در آن..

سرزمینی ست که در آن نه شکّ و نه اندوه حکم می راند
آنجا که وحشت مرگ دیگر نیست
جایی که جنگل از شکوفه های بهاری پردامان است
و عطر خوش "او من است" در هوا پاشیده
آنجا که زنبوران قلب عمیقاً در شهد غنوده اند
و هیچ لذّتی دیگر تمنّا نمی شود.


کبیر

۱

تشنه بازنگرد!

حالی که عاقبت به اقیانوس شعف آمده ای،
تشنه بازنگرد! 


کبیر

۰

انبار حقایق

او را که حقیقت حقیقتهاست خالیا می نامند که در آن حقایق انبار شده اند!

کبیر
۰

شعری از کبیر

میانه ی آسمان
آنجا که ارواح ساکن اند
روشن است از نور موسیقی،
آنجا موسیقی سفید خالص شکوفه می کند.
خداوندگار من در سرور است
در درخششی بی نظیر،
هر ذرّه از او 
از میلیون ها خورشید درخشان تر است.
در کرانه شهری ست
آنجا که باران شهد می بارد و می بارد
شیرینی هرگز پایان نمی پذیرد.
کبیر می گوید: بیا ای سالک فروتن
بیا کاخ سترگ خداوندگار مرا نظاره کن.


کبیر

۰

گفتارهای کبیر

- آن رود که در تو جاریست در من نیز جاریست. 
- خنده ام می گیرد وقتی می شنوم که ماهی در آب تشنه است. خنده ام می گیرد وقتی می شنوم مردم به زیارت می روند که خدا را بیابند.
-معشوق در درون تو و همین طور در درون من است. شما می دانید که درخت در بذر نهفته است. از تکبّرت دست بردار. هیچ کدام از ما راه زیادی نرفته است. قدرت عشق بسی عظیم تر از آن است که ما تصوّر می کنیم.


کبیر

۰

اگر تو حقیقت را می خواهی

اگر تو حقیقت را می خواهی،
من به تو خواهم گفت:
به صدای پنهان گوش کن،
آن صوت حقیقی،
که در درون توست.


کبیر

۰

نقطه ی ورود

هر آنجا که هستید نقطه ی ورود است. 

کبیر

۰

حقیقت عشق..

حقیقت عشق، حقیقت جهان است. این چراغ روح است که رازهای تاریکی را آشکار می کند.

کبیر


۰

..زین روست که تمام کارهایتان عبث است.

شما محبوب خود را رها کرده اید و به اندیشه ی دیگرانید. زین روست که تمام کارهایتان عبث است.


کبیر


۰

اگر شما بندهایتان را..

اگر شما بندهایتان را در زمانی که زنده هستید نمی گسلید، آیا فکر می کنید بعداً اشباح این کار را برایتان می کنند؟ 

کبیر


۰
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان